رضا ضراب

شاه‌کلید دور زدن تحریم‌ها

رضا ضراب در سال ۱۳۹۵ در سفر به نیویورک به دلیل نقض تحریم‌های آمریکا و در ارتباط با هالک‌بانک ترکیه بازداشت شد. در آذرماه ۱۳۹۶ اما، در میانه‌ی دادرسی با هفت عنوان مجرمانه از قبیل کلاهبرداری، پولشویی و نقض تحریم‌های آمریکا، رضا ضراب از متهم به «شاهد» تبدیل شد و تحت مصونیت حفاظت از شاهد قرار گرفت.

او پس از حضور در دادگاه به عنوان شاهد، از زندان آزاد شد و از دسامبر ۲۰۱۷ (۱۷ آذر ۱۳۹۶) ناپدید شد. در آبان‌ماه ۱۴۰۰ اما یک روزنامه‌نگار ترک از هویت جدید رضا ضراب خبر داد و از زندگی جدید او در آمریکا پرده برداشت.

ضراب با بابک زنجانی، تاجر و متهم فساد نفتی در ایران، ارتباط تجاری داشت و در فعالیت‌های تجاری حاتم خاتون نعما، تاجر سوئدی ایرانی‌تبار متهم به پولشویی نیز ردِ پای رضا ضراب دیده شده است. او همچنین ارتباطات مالی گسترده‌ای با دولت اردوغان داشت و از زمان بازداشت در آمریکا، به موضوع مهمی در روابط این دو کشور تبدیل شده است.

امپراتوری پولشویی رضا ضراب از شبکه‌ پیچیده‌‌ی شرکت‌های کاغذی تشکیل شده بود. برخی از این شرکت‌ها متعلق به اعضای خانواده و زیردستان‌اش بودند یا از سوی آنها مدیریت می‌شدند. تحویل دستی طلا و پول نقد برای انتقال میلیاردها دلار به نمایندگی از ایران و دیگر مشتریان‌اش، شیوه‌ی دیگر رضا ضراب برای پولشویی بود.

رضا ضراب را شاه‌کلید حل معمای دور زدن تحریم‌ها توصیف کرده‌اند، تا آنجا که محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران تیرماه ۱۳۹۷ درباره بازداشت او گفت: «آمریکا مجاری تنفسی ما را شناسایی کرده و اگر هم به اندازه کافی شناسایی نکرده بود، با دستگیری ضراب و صدرهاشمی این‌ها را شناسایی کردند».

بر اساس برآورد محافظه‌کارانه دادستان‌های ایالات متحده، رضا ضراب بین سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۵ حداقل ۲۰ میلیارد دلار پول نقد کثیف را از طریق پولشویی برای ایران پاک کرده است.

پرونده‌‌ی رضا ضراب به فیلم‌های هالیوودی نیز شباهت دارد: رابطه‌ و ازدواج او با ابرو گوندش، خواننده مشهور ترکیه در رسانه‌های ترکیه سرو صدا به پا کرد اما در سال ۱۳۹۲ ماموران دادستانی ترکیه‌، ضراب را به جرم رشوه به مقامات ترکیه دستگیر کردند. او پس از دو ماه آزاد شد.

ضراب در مارس ۲۰۱۶ (فروردین ۱۳۹۵) در شهر میامی فلوریدای آمریکا به اتهام فساد اقتصادی و نقض قوانین آمریکا درباره تحریم‌ها علیه ایران بازداشت شد و بیش از یک سال در آمریکا زندانی شد.

ضراب در دادگاه به نقش خود در دورزدن تحریم‌ها اعتراف کرد و در همکاری کامل با اف.بی.آی و مقامات آمریکا، جزئیات دقیقی درباره روش‌های مبادلات تجاری جمهوری اسلامی  برای دور زدن تحریم‌ها را در اختیار سرویس امنیتی-قضایی قرار داد.

انتقال غیرقانونی پول از سوی ضراب بر خدمات بانکداری مکاتبه‌کننده متکی بود. این خدمات از سوی بزرگترین و معتبرترین موسسه‌های مالی جهان ازجمله استاندارد چارترد و دویچه بانک ارائه می‌شده است.

مدارک و جزئیات مورد بررسی از سوی پروژه گزارش جرایم سازمان‌یافته و فساد اداری حاکی از آن است که برخی بانک‌های بزرگ جهانی ممکن است عمداً خطوط قرمز مربوط به عملیات بانکی رضا ضراب را نادیده گرفته باشند.

رضا ضراب در ایران

براساس گزارش‌ها، رضا ضراب به دلیل نزدیکی پدرش با برخی مقام‌های حکومتی ایران، وارد کارزار پولشویی برای ایران شده است.

اسناد رسمی نشان می‌دهد که حسین ضراب، پدر رضا ضراب دارای چندین شرکت در ایران است که عبارت‌اند از: صنایع فولاد کاوه تیکمه داش، روکش لاستیک نمونه اردبیل، شرکت فولاد گستران قایم سهند و مجتمع صنعتی کن تایر.

رضا ضراب نیز در چندین شرکت در ایران عضویت دارد که در میان آنها می‌توان به شرکت صنایع فولاد سدید تکیمه داش و صرافی فتح راضی و شرکا اشاره کرد.

دیگر اعضای خانواده ضراب نیز در این شرکت‌ها دیده می‌شوند. برای مثال، محمد ضراب در شرکت تیکمه داش حضور دارد و شیدا ضراب نیز در دو شرکت ذوب آهن سام راد چلیک و صنایع فولاد کاوه تیکمه داش فعال است.

دیگر شریک تجاری ضراب، امیر فتح‌راضی نام دارد که براساس گزارش‌های جدید، در ترکیه شرکت تاسیس کرده است و کماکان با رضا ضراب ارتباط دارد. امیر فتح راضی و دیگر اعضای خانواده فتح راضی در چندین شرکت با رضا ضراب و خانواده‌ی او شراکت دارند. این شرکت‌ها عبارت‌اند از:

  • صنایع فولاد سدید تکیمه داش
  • شرکت تضامنی فتح راضی و شرکا
  • ذوب آهن سام راد چلیک
  • فولاد گستران قایم سهند
  • سام آلتین مانی
  • صنایع نورد مهر تیکمه داش

رضا ضراب د‌ر ترکیه

مصاحبه ضراب با یک شبکه تلویزیونی ترکیه در سال ۱۳۹۳ اطلاعات جزئی درباره زندگی او می‌دهد. رضا ضراب به روایت خودش در شهریور ۱۳۶۲ در شهر تبریز از پدر و مادری تاجر و ایرانی متولد شد و دوران کودکی خود را در جمهوری آذربایجان و ترکیه گذراند. او تابعیت ایران، ترکیه و جمهوری آذربایجان را دارد.

به گفته‌ی خودش، فعالیت اقتصادی-تجاری او از سال ۲۰۰۴ (۱۳۸۳) آغاز شد و به واسطه‌ی آشنایی با مقام‌های دولتی، فعالیت‌های بازرگانی بین ایران و ترکیه را گسترش داد.

رابطه با گونل زینالو، از خواننده‌های مطرح ترکیه توجه رسانه‌های این کشور را به سمت او جلب کرد. این توجه به ویژه در سال ۲۰۱۰ (۱۳۸۹) و در پی ازدواج رضا ضراب با ابرو گوندش، خواننده پرآوازه ترکیه‌ای، شدت گرفت. رضا ضراب و ابرو گوندش دختری به نام آلارا دارند.

رضا ضراب به دلیل سبک زندگی مجلل و دفتر کار گران‌قیمت‌اش در برج ترامپ در استانبول، از سوی مطبوعات زرد ترکیه «گتسبی ترک» نامیده شد.

براساس گزارشی که آدام یاوز ارسلان دروب‌سایت «پولی‌ترک» (politurco) منتشر کرده، با وجود آنکه هیچکس نمی‌داند رضا ضراب چطور به یک تاجر جوان در ترکیه تبدل شد، او اما موفق شد که حمایت اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه را به دست آورد و در دهه‌ی بیست زندگی با میلیون‌ها دلار پول بازی کند.

در این گزارش آمده که قدرت ضراب آنچنان گسترده شد که اردوغان و حزب عدالت و توسعه جلوی رضا ضراب ۲۶ ساله زانو می‌زدند. او به ماموران دولتی رده‌بالا، پلیس و مدیران رسانه‌های طرفدار دولت رشوه می‌داد تا او را همراهی کنند.

معامله طلا و ارتباط با بابک زنجانی

در سال ۲۰۱۲ (۱۳۹۱) کشور ترکیه از مقامات خزانه‌داری آمریکا اجازه گرفت که در ازای خرید نفت از ایران، لیر ترکیه بدهد. همچنین مقرر شد که همه‌ی پرداخت‌ها از طریق هالک‌بانک ترکیه انجام شود.

لیر ترکیه اما منبع مالی مناسبی برای خریدهای بین‌المللی محسوب نمی‌شد و ایران به معادل معتبرتری نباز داشت. پس ضراب به کمک جمهوری اسلامی ایران شتافت و لیر متعلق به ایران را به طلا تبدیل کرد.

براساس آمار رسمی اعلام شده، ترکیه در سال ۱۳۹۱، بیش از ۱۰ میلیارد دلار نفت و گاز از ایران خریداری کرد. ایران مجاز بود که با پول خود طلا خریداری کند، بنابراین انتقال طلا از ترکیه به ایران گسترش یافت.

براساس گزارش موسسه آمار ترکیه، صادرات طلا از ترکیه به ایران از یک تُن در سال ۲۰۱۱ به ۱۲۵.۸ تُن در سال ۲۰۱۲ افزایش یافت و ارزش آن ۶.۵ میلیارد دلار اعلام شد.

مبلغ باقی‌مانده، ۴.۶ میلیارد دلار معادل ۸۵ تن، در همان سال به امارات متحده عربی صادر شد، جایی که کمپانی هاندن متعلق به محمد ضراب، رضا ضراب، کامیلیا جمشیدی و حسین جعفرزاده به ثبت رسیده بود.

در پی بازداشت رضا ضراب در دسامبر ۲۰۱۳، پلیس اعلام کرد که رضا ضراب و شبکه‌ای از شرکت‌های تحت کنترل او، به معامله غیرقانونی طلا با ایران و گاهی از طریق دبی اقدام می‌کرده‌اند.

در دسامبر ۲۰۱۳ (پاییز ۱۳۹۲) و درپی بحران فساد مالی ترکیه، رضا ضراب به همراه ده‌ها فرد دیگر که آقازاده‌های ترکیه‌ و افراد رده‌بالای دولتی نیز در میان‌ آنها بودند، بازداشت شدند. رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه اما آن را کودتایی علیه دولت توصیف کرد و پس از کش و قوس‌های سیاسی، رضا ضراب پس از دو ماه آزاد شد.

در گزارش پلیس ترکیه در زمان بازداشت ضراب آمده است که او و همکارانش از ترکیه به عنوان سنگ زیر پا برای دور زدن تحریم‌های آمریکا علیه ایران استفاده کرده‌اند و برای سر پا نگه داشتن تجارت خود، ضراب رشوه‌های کلان به چند وزیر دولت اردوغان پرداخت کرده است.

همچنین در گزارشی که آدام یاوز ارسلان در وب‌سایت «سیاست‌ترک» (politurco) منتشر کرده، آمده است که رضا ضراب پس از کودتای ترکیه به «شغل قدیمی» خود یعنی پولشویی، کلاهبرداری و جعل برگشت و روابط نزدیک‌تری با دولت اردوغان برقرار کرد.

رضا ضراب در دور زدن تحریم‌ها با بابک زنجانی، تاجر و متهم فساد نفتی نیز همکاری داشته است. براساس گزارش‌های منتشر شده، در ژانویه ۲۰۱۳ (پاییز ۱۳۹۲) هواپیمایی حامل یک و نیم تن شمش طلا در فرودگاه آتاتورک استانبول نشست. این هواپیما بدون مجوزهای لازم از غنا به ‌سمت استانبول پرواز کرده بود و رضا ضراب توانست با کمک حلقه‌‌ی خود در دولت ترکیه، بارِ این هواپیما را ترخیص کند.

به نوشته‌ی رویترز، بابک زنجانی همزمان در وب‌سایت گروه سورینت اعلام کرد که او خریدار اصلی طلا از غنا بوده و «این نوع معامله کاملا قانونی» است.

بابک زنجانی در همان روزها از سوی مقامات قضایی ایران بازداشت شد و پس از چندین جلسه دادگاه، به اعدام محکوم شد. حکم‌ اعدام او تاکنون اجرا نشده است.

بابک زنجانی چند ماه پیش از آن در مصاحبه با هفته‌نامه‌ی آسمان گفته بود که چند بار با رضا ضراب ملاقات داشته است اما هیچ تجارتی با هم انجام نداده‌اند.

در طرف مقابل، رضا ضراب نیز در یک مصاحبه تلویزیونی با یکی از شبکه‌های ترکیه گفت که دو بار با بابک زنجانی ملاقات کرده است، اما نه دوستی با او دارد و نه شریک تجاری او بوده است.

براساس گزارش‌هایی که در برخی رسانه‌های ترکیه منتشر شد، مسیر انتقال طلا به ایران از یک سو به هالک بانک ترکیه و از سوی دیگر به ۹ بانک چینی متصل بوده است. بنابراین، ایران، ترکیه‌، چین، غنا و دوبی در این معامله‌ها دخالت داشته‌ و طلاها و دلارها در بسیاری موارد از طریق هواپیما منتقل می‌شده است.

رضا ضراب روابط خود با دولت اردوغان را چنان محکم کرد که در سال ۲۰۱۵ (۱۳۹۴) جایزه سال صادرات ترکیه را از آن خود کرد. در این مراسم، مقامات رده‌بالای دولت ترکیه از جمله نعمان کورتولموش،‌ معاون نخست‌وزیر و نیهات زیبکچی، وزیر اقتصاد حضور داشتند.

سفر به آمریکا، بازداشت و اعتراف

رضا ضراب در سال ۱۳۹۵ به آمریکا سفر کرد، در میامی بازداشت و برای برگزاری دادگاه به نیویورک منتقل شد. او با هفت عنوان مجرمانه روبرو شد، اما درپی توافق با مقامات قضایی از متهم به شاهد تبدیل شد و بدین‌ترتیب، به منبعی دست‌ِ اول برای افشای روش‌های دور زدن تحریم‌ها و حتی فساد در ترکیه تبدیل شد.

کامیلیا جمشیدی و حسین نجف‌زاده دیگر افرادی بودند که دادستان ایالتی نیویورک علیه آنها به همراه رضا ضراب اعلام جرم کرد.

اعتراف‌های رضا ضراب به بازداشت هاکان آتیلا، قائم‌مقام مدیرکل هالک‌بانک ترکیه در مارس ۲۰۱۷ (۱۳۹۶) انجامید. ضراب پس از آن، به مدت هشت ساعت در روز و هفت روز به‌عنوان شاهد در دادگاه حاضر شد؛ هاکان آتیلا، قائم‌مقام مدیرکل هالک‌بانک ترکیه در این دادگاه به عنوان متهم حضور داشت.

به گزارش خبرنگار تی.آر۷۲۴، رضا ضراب در دادگاه با جزئیات کامل، فعالیت‌های خود شامل صادرات ساختگی، صادرات طلا و پولشویی را روایت کرد: او مانند یک استاد دانشگاه در سالن محاکمه ایستاد و کل ساختار جرم صورت گرفته را تا ریزترین جزئیات آن افشا کرد.

براساس اطلاعات منتشرشده از دادگاه و اعلام دولت آمریکا، محمدهاکان آتیلا متهم شد که با سندسازی، دور زدن تحریم‌ها را پرداخت‌ برای خرید مواد غذایی معرفی کرده است. بنا بر اعلام دادگاه، جعل سند و طرح این پروژه به حدی حرفه‌ای بوده است که حتی برخی بانک‌های آمریکا در این پروسه حضور داشته‌اند.

براساس گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های انگلیسی‌زبان، رضا ضراب همچنین در شهادت مبتنی بر سوگند خود در دادگاه، رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهوری ترکیه را مستقیماً به همدستی در توطئه متهم کرد و مدعی شد که چندین مقام بلندپایه ترکیه، از جمله وزیر سابق اقتصاد، ظافر چاگلایان، رشوه‌های چند میلیون دلاری دریافت کرده‌اند.

حاتم خاتون نعما فرد دیگری است که در ارتباط با رضا ضراب بوده است. این سوئدی ایرانی‌تبار که در استکهلم اقامت داشت، از طریق کمپانی HMEA در هنک‌کنگ، صدها میلیون دلار برای دولت ایران پولشویی کرد. در جریان دادگاه او که به اتهام پولشویی برگزار شد،‌ مشخص شد که شرکت HMEA پرداخت‌هایی به شرکت‌های تحت کنترل ضراب داشته است که عبارت‌اند از:

  • پرداخت به شرکت Atlantic Capital General Trading: این شرکت بیش از یک میلیارد دلار به بانک‌های ایرانی منتقل کرده است
  • پرداخت به شرکت Hanedan General Trading: این شرکت که در دوبی به ثبت رسیده، از طریق بانک‌های امریکایی ۲۵۰ میلیون دلار انتقال داد

پس از برگزاری دادگاه، رضا ضراب از چشم‌ها پنهان شد. در مهرماه ۱۳۹۸، شبکه خبری بلومبرگ اعلام کرد که دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۷ (زمان دادگاه) رکس تیلرسون (وزیر خارجه وقت آمریکا) را تحت فشار گذاشته بود تا وزارت دادگستری را قانع کند که پرونده جنایی علیه رضا ضراب را کنار بگذارد.

بنا به نوشته‌ی بلومبرگ، وزیر خارجه وقت آمریکا این موضوع را نپذیرفته است.

در بخش دیگری از گزارش بلومبرگ آمده است که آزادی ضراب برای اردوغان در اولویت بود و درنهایت این تاجر طلا پذیرفت که با دادستان‌ها در نیویورک همکاری کند.

در همین رابطه، وب‌سایت تی‌.آر۷۲۴ نیز در گزارش خود نوشته است که اردوغان برای نجات رضا ضراب قراردادهای لابی میلیون دلاری امضا کرد. به نوشته‌ی تی.آر۷۲۴، او دوستان نزدیک دونالد ترامپ و رودی جولیانی، شهردار سابق نیویورک را استخدام کرد. در موردی دیگر، همسر اردوغان در نشستی که سپتامبر ۲۰۱۶ در نیویورک برگزار شد درباره‌ی ضراب با جیل بایدن، همسر جو بایدن صحبت کرد.

تی.‌آر۷۲۴ همچنین می‌نویسد که در اقدامی بی‌سابقه در تاریخ ترکیه، دولت اردوغان دو یادداشت دیپلماتیک برای آزادی ضراب به دولت آمریکا فرستاد.

رضا ضراب در مرکز تعلیم اسب‌سواری خود در میامی

هویت‌های جعلی؛ آرون گلداسمیت، ریچارد فراری

در میانه‌ی پاییز ۱۴۰۰، خبرنگار ترک، آدم یاووز ارسلان در گزارشی مفصل از هویت جدید رضا ضراب پرده برداشت. براساس این گزارش، رضا ضراب در منطقه دیوی، یکی از مکان‌های محبوب ایالات متحده در نزدیکی شهر میامی در فلوریدا ساکن شده است.

در گزارش این خبرنگار ترک آمده که ضراب نام خود را به آرون گلداسمیت تغییر داده و یک مزرعه اسب برای ارائه خدمات با اسب‌های گران‌قیمت راه‌اندازی کرده است.

او همچنین با دوست دختر جدیدش در یک عمارت میلیون دلاری زندگی می‌کند. به نوشته‌ی یاووز ارسلان، او توانسته ضراب را از طریق یک راننده‌ی تاکسی اوبر پیدا کند. ماجرا از این قرار بوده که راننده‌ی ترک تاکسی لهجه‌ی فارسی ضراب را شناسایی می‌کند و به هویت او شک می‌کند و آن را با دیگران درمیان می‌گذارد و درنهایت خبر به گوش آدم یاووز ارسلان می‌رسد و برای پیگیری به منطقه دیوی سفر می‌کند.

ارسلان خانه میلیون دلاری ضراب را می‌یابد. خانه‌ای که در یک منطقه با امنیت بالا قرار دارد و مجوز ورود به آن با سکونت فرد یا تماس فرد ساکن در منطقه با ماموران امنیتی آنجا امکان‌پذیر است.

ارسلان موفق به ملاقات با او در خانه نمی‌شود و نهایتاً او را در مرکز تعلیم اسب‌ ضراب می‌یابد. در گزارش ارسلان درباره این دیدار آمده است که او از صحبت به ترکی پرهیز کرده و اصرار داشت که انگلیسی صحت کند و در پاسخ به درخواست مصاحبه به او گفته که «حریم خصوصی او را نقض کرده‌» و باید آنجا را ترک کند.

ارسلان پس از آن نتوانست هرگز با ضراب دیدار کند. به نوشته‌ی او، ضراب پس از این دیدار، حساب‌های خود در شبکه‌های اجتماعی با نام آرون گلداسمیت را از دسترس خارج کرد و به پیام‌های او پاسخ نداد.

در گزارش دیگری که در وب‌سایت «پروژه گزارش جرایم سازمان یافته و فساد اداری» منتشر شده، آمده است که تحقیقات این سازمان، در کنار دو نهاد دیگر «‌Law & Crime‌» و «‌Miami Herald‌» نشان داده که ضراب همچنان با شبکه جنایی سابق خود در ارتباط است و چندین حواله‌‌ی تلفنی مشکوک از ترکیه دریافت کرده است.

براساس این گزارش، «او با استفاده از هویت‌های جعلی، روی اسب‌های اصیل و یک مرکز اسب‌سواری مجلل سرمایه‌گذاری کرده و وارد صنعت مملو از کلاهبرداری و پولشویی شده است».

در این گزارش همچنین آمده است که چند روز پس از توافق ضراب با مقامات دادگستری در سال ۲۰۱۷ مبنی بر تبادل اطلاعات و آزادی، «یکی از اعضای کلیدی حلقه نزدیک او، امیر فتح‌راضی، تاجر ایرانی، یک شرکت جدید در ترکیه‌ تاسیس کرده است».

براساس اسناد رسمی، امیر فتح‌راضی، مدیرعامل شرکت صنایع فولاد سدید تکیمه داش است. دیگر اعضای این شرکت عبارت‌اند از: رضا ضراب و حسین ضراب. دیگر اعضای خانواده فتح‌راضی نیز در شرکت‌های دیگری که رضا ضراب و خانواده او حضور دارند، عضویت دارند.

به نوشته‌ی «پروژه گزارش جرایم سازمان یافته و فساد اداری»، شرکت جدید امیر فتح‌راضی با نام Amir Al Gayrimenkul Yatırımları Anonim şirketi یک شرکت در زمینه املاک است، اما مانند ده‌ها شرکت کاغذی که ضراب برای جابجایی پول‌های غیرقانونی استفاده می‌کرد، هیچ نشانه‌ای از فعالیت تجاری واقعی در این شرکت دیده نمی‌شود. فقط جزئیات کمی از امور تجاری آن در سوابق عمومی مشاهده می‌شود و این شرکت هیچ وب‌سایت یا حسابی در شبکه‌های اجتماعی ندارد.

در این گزارش همچنین اشاره شده که شخصی با نام منوچهر نگهبان که از اعضای خانواده ضراب در ایران بوده، به فلوریدا آمده و به عنوان مدیر مرکز تعلیم اسب‌سواری در کنار ضراب فعالیت می‌کند.

شرح اتهامات و محکومیت‌ها

عناوین شغلی: تاجر
اتهام‌ها: فساد اقتصادی و نقض قوانین آمریکا پیرامون تحریم‌ها علیه ایران
محکومیت‌‌ها: در آمریکا محاکمه شد ولی مدتی بعد در ازای مبادله اطلاعات آزاد شد
محل زندگی: ایران، ترکیه، آمریکا
اقوام: حسین ضراب، محمد ضراب، شیدا ضراب